در حالی که جید مشغول ورزش معمولی است، پدرش به اتاق خواب او می رود. او در اطراف نیست و یک دقیقه وقت می گذارد تا دفتر خاطراتش را بخواند. پاراگراف خاصی را می خواند که در آن فیلمی پخش می شود که در آن شخصی به خانه ای دزدی می کند اما خانمی در خانه است و مزاحم و این جید هیجان زده را اغوا می کند. او به زودی ایده ای به دست می آورد و تصمیم می گیرد تا طرحی را آماده کند. او وانمود می کند که به دفتر می رود اما در واقع قصد دارد به خانه اش نفوذ کند به این امید که شما او را وسوسه کنید. جید متوجه مزاحم می شود و هیجان زده می شود! او به سرعت لباس ورزشی خود را در می آورد، به لباس زیر زنانه سکسی تبدیل می شود و منتظر می ماند. در حالی که ناپدری اش می آید، او آماده پریدن روی تختش منتظر می ماند! او را به پنجره هل داد و اجازه نداد هویتش را فاش کند و سریع دهانش را به عمق بازی پازل سکسی ران انداخت. سپس جید را روی تخت قرار می دهند، جایی که ناپدری او دزدی می کند، انگشتانش را می لیسد و تا جایی که می تواند او را می زند. او در نهایت با جاسوسی چهره زیبای او را بیرون می کشد و رها می کند.