این یک هفته قبل از کریسمس است و رایلی ها برای کارت تعطیلات سالانه خود عکس نگرفته اند! مقدر بود که این یک فاجعه باشد، زیرا امروز روزی بود که این کار انجام می شد. پدر و مادرش بسیار هیجان زده بودند، اما رایلی و برادرانش بسیار خسته بودند. آنها مدام موقعیت خود را تغییر دادند و وقتی رایلی به برادرانش نزدیک شد، می‌توانست حس کند که آلت تناسلی او به او ساییده می‌شود. سپس رایلی تصمیم می گیرد که وقت آن است که کمی سرگرم بازی سکیی شود. ناپدری او یک کمال گرا است، بنابراین بعد از هر عکس باید آن را بررسی کند. رایلی شروع به اذیت کردن آلت برادرش کرد و به دلیل سرگرمی، چهره او در هر عکس خنده دار می شد. ناپدری او آن را صدا کرد و به او دستور داد که دست از کار بکشد. او عکس های بیشتری می گیرد و این بار رایلی را صدا می کند زیرا بازوی او در موقعیت عجیبی قرار دارد. از آنجا نامادری شکایت می کند که تا وقتی پدر و مادر بیرون نیایند موهایش خوب نمی شود. حالا وقت آن است که خواهر و برادر بازی کنند. رایلی فوراً آلت تناسلی برادرش را می مکد، اما وقتی پدر و مادر برمی‌گردند باید ناگهان به آن پایان دهد.