جیل کسیدی با دختر دانلود بازی هنتای بچه های کوچک، توسط یک دیک بزرگ فریب خورده است
.
جیل کسیدی با دختر دانلود بازی هنتای بچه های کوچک، توسط یک دیک بزرگ فریب خورده است
ماریو از جیل میخواهد که دخترخواندهاش را در حالی که تمام روز دور است تماشا کند، به خانه میآید و عصبی میشود زیرا میبیند در نیمه باز مانده است. به سمت داخل می تازد او می بیند که تمام خانه غارت شده است. او به سرعت به دنبال جیل می گردد تا بفهمد چه اتفاقی افتاده است. او به ماریو توضیح می دهد که همسرش زود به خانه آمد و یک صبحانه دیوانه وار از ذهنش خارج شد. او عصبانی بود، خانه را به هم ریخت و بعد از آن دیوانه تر شد. ماریو از شنیدن آن ناراحت شد، او فکر می کرد همسرش بهتر است. او به بیرون می رود تا فکر کند و جیل او را دنبال می کند. جیل متوجه می شود که ماریو مرد خوبی است و تصمیم می گیرد با دادن آنچه که لیاقتش را دانلود بازی هنتای دارد استرس خود را از بین ببرد. او پاهایش را باز می کند تا بتواند خرچنگش را لیس بزند. سپس آلت تناسلی خود را در آن قرار می دهد و شروع به فراموشی می کند که همسرش چقدر کثیف است. در پایان، spooge در سراسر Jills یک چهره کوچک زیبا را به تصویر می کشد. ماریو به جای اینکه به یک درمانگر جدید برای همسرش فکر کند، اکنون به برنامه ریزی قرار ملاقات بعدی خود با نسل پرستار بچه فکر می کند.