انجی یک دختر اروپایی جوان، قدبلند، بلوند، خوش تیپ، عاشق کتاب و عینک ضخیم است. او با همراهی شوهر خوش تیپش در حال خواندن است و او به سرعت از نوشتار خسته می شود و مشتاق تمرین زبان بدنش، بوسیدن و نوازش این حوری است. این جوان بی گناه به لمس های او بسیار واکنش نشان می دهد و به سرعت برهنه می شود و با نوک سینه های سفت و قیچی تراشیده اش منظره فوق العاده ای از سینه های کوچکش می دهد. بعد از اینکه پیش بازی او گرسنگی اشتها آور او را برانگیخت، آلت تناسلی چشمگیرش را بیرون کشید تا آن را به صورت حسی بمکد، و ظاهراً در حالی که آن اسباب بازی مقعدی را در گلوی مخملی خود فرو می کرد، هر اینچ را می چشید. او این لطف را با لیسیدن ظرف عسل شیرین او برمی گرداند تا زمانی که او آنقدر روشن شود که او مشتاقانه روی آلت تناسلی فولادی او بالا می رود تا دختر گاوچرانی عاشق یورتمه سواری کند و باسن گرد کامل، پر و محکم خود را نشان دهد. به دنبال ایفای نقش فعال تر،