نامادری بازی سمسی شیلا رایدر هیدراتاسیون خود را به پسر مورد علاقه خود می آورد
.
نامادری بازی سمسی شیلا رایدر هیدراتاسیون خود را به پسر مورد علاقه خود می آورد
شایلاس استپ مام یک روز مرخصی از کار دارد، و این مانع از آن نمی شود که مثل همیشه گرسنه متعصب باشد. بازی پسرش ریچی به پایان رسیده است و او اصرار دارد که همه چیز افلاطونی باقی بماند در حالی که آنها تلویزیون تماشا می کنند. شایلا همچنان به دنبال خروسش میرود، اما از آنجایی که او همان مرد سال است، دست او را کنار میزند و به این واقعیت اشاره میکند که نامادریاش در خانه است و حق با او نیست. در مورد شیطان صحبت کنید، نامادری او با او تماس می گیرد که می گوید باید هر چه زودتر سر کار برود. قبل از فرار، از بچه ها می خواهد که عمل کنند و در امان باشند. آنها نه تنها اقدامی نکردند، بلکه حتی از کاندوم هم استفاده نکردند، بنابراین با خیال راحت از پنجره بیرون رفتند. او به ریچی گفت که بیدمشک برای او آماده است، و آن موقع بود که بازی سمسی او متوجه شد زمان بازی فرا رسیده است. شیلا دوست دارد بیدمشک گرانبهایش را بخورد و به سختی لعنت کند، بنابراین این دقیقاً همان کاری است که پسر ما روی تخت انجام داد. آن ورق ها ممکن است بعد از این مصیبت دیوانه کننده 20 دقیقه ای سوزانده شوند. درست زمانی که ریچی می خواست یک مهره چاق را بشکند، نامادری شیلاس وارد می شود.