دختر لعنتی، دختر در حال راه رفتن و آن سینه‌ها با شلوارت ظاهر می‌شوند و آن لباس اوج می‌گیرد. ام، ام، ام، ام، ام، ام، درست است جیک آدامز در مورد بهره برداری از روز می گوید و او بسیار هیجان زده است که اینجاست. ما برای تو هیجان زده ایم یاسمین وایلد و فکر نمی کنم دختری به این هیجان داشته باشیم که حوصله کند لباسش را دربیاورد و کسی را بمکد، هرکسی بیشتر از این دختر. من تعجب می کنم که او در راه رفتن به محوطه استخر هتل در راه رفتن به لابی جلو با این لباس مورد آزار قرار نگرفت. اما نگران نباش یاسمین، اگر می خواهی غریبه ای به بدن هیجان زده و مشتاق تو دست بزند، به جک منحرفی که از صندلی عقب پرید تا به عسل ما سلام کند، بازی و سکس نگاه نکن. درست بعد از خفاش، و با یک کلمه سلام، این دختر به طرز جدی از من دور می شود و فکر نمی کنم ندیده باشم که جیک به همان سرعتی که عروسک کوچک امروزی می تواند بر یک تازه کار تسلط پیدا کند.