لیلی لاولی بلوند بلوند سینه درشت در یک مکث میسیونری به چوب بازی های سکسی واقعی زده شده است
.
لیلی لاولی بلوند بلوند سینه درشت در یک مکث میسیونری به چوب بازی های سکسی واقعی زده شده است
"دیزی لیلا لاولی و نیک، یک زوج متاهل، در کارهای روزمره بازی های سکسی واقعی خود گیر کرده اند. آنها دیگر برای صمیمی بودن وقت نمی گذارند اما می خواهند آن را تغییر دهند. آن وقت است که تصمیم می گیرند یک بازی... هر زمان که یک کلمه محرک خاص را می شنوند، باید همه چیز را رها کنند و رابطه جنسی داشته باشند. قرار است آنها را جسورتر کند و چیزها را ادویه تر کند، بنابراین آنها کلمه ""شانس"" را انتخاب کردند و تصمیم گرفتند با آن مقابله کنند. چند هفته بعد... تا اینکه یک روز دیزی در حالی که سر کار گیر کرده است، کلمه ماشه را می شنود. او به سختی سعی می کند گرمای بدنش را نادیده بگیرد، متوجه می شود که به این زودی نمی تواند به خانه برود و نیک را ببیند، اما به زودی مشخص می شود که هیچ راهی وجود ندارد که بتواند تا آخر عمر ادامه دهد. روز بدون هیچ نوع استراحت وقتی با ناامیدی برای خودارضایی پنهان میشوید، سرایدار دفتری به نام درک پیرس با او روبرو میشود. دا"