لولا فی نوجوان مو قرمز هوسانگیز عاشق سکس خشن و پریزهای صحنه های سکسی بازی خدای جنگ مقعدی است
.
لولا فی نوجوان مو قرمز هوسانگیز عاشق سکس خشن و پریزهای صحنه های سکسی بازی خدای جنگ مقعدی است
"صحنه برای آنی لولا فی در یک بار باز می شود که بردلی ست گمبل جوان به او نزدیک می شود. وقتی بردلی را می بیند چشمانش روشن می شود زیرا بردلی آنقدر پسر شیرین است که صحنه های سکسی بازی خدای جنگ از گذراندن وقت با او لذت می برد. به نظر می رسد که او واقعاً او را دوست دارد و می خواهد او را خراب کند و از او مراقبت کند ... اما در حال حاضر نمی تواند دستانش را از او دور کند، بنابراین آنها برای تفریح به حمام می روند. جالب است، او با بردلی می رود، حتی اگر می داند که احتمالا نباید این کار را انجام دهد. وقتی بردلی به اتاق هتلش می رسد، متقاعد می شود که او را نوازش کند، به خصوص زمانی که او شروع به پرت شدن می کند. وقتی از او در مورد آن می پرسد، قبل از اینکه به او داستانی درباره کابوس خانواده اش بدهد، تردید می کند. پدر و خواهر و برادرهایش بسیار ظالم هستند... و به خاطر آنها، او برای گذران زندگی هر کاری که باید بکند انجام می دهد. بردلی تحمل شنیدن وحشت هایی را که آنی پشت سر گذاشته است را ندارد. اگر به او اجازه دهید، برای همیشه از او مراقبت خواهد کرد. جهنم، اگر می خواست، می رفت و از خانواده اش مراقبت می کرد، به;"