بریتنی یک دانش آموز خجالتی است که به تازگی برای مقاله مدرسه اش به او یک جنایت اختصاص داده شده است. او که مشتاق ایجاد سروصدای بزرگ است، با یک افسر پلیس لباس شخصی به تور می رود. بریتنی به جای گزارش پرواز واقعی آنها، برخی از فانتزی ها را در مورد آنچه که دوست سکس در حال بازی دارد افسر کورووس با او انجام دهد، یادداشت می کند. وقتی زاندر متوجه می‌شود که او چه می‌نویسد، تصمیم می‌گیرد دقیقاً همان چیزی را که می‌خواهد به او بدهد - یک دست قوی و راهنما. در وسط یک زبان کثیف، یک تماس از طریق رادیو در مورد یک مزاحمت عمومی می آید و افسر پاسخ می دهد، اما نه قبل از اینکه بریتنی را دستبند بزند تا او را از دردسر دور کند. دستبندها برای جلوگیری از شلخته سیری ناپذیر کمک چندانی نمی کنند، و چندی بعد او مشغول خوشگذرانی با جنایتکار - که به نام جسی معروف نیست - شده است. افسر کورووس با آموزش هر آنچه که می داند به آن دو درس سختی می دهد.