JB اخیراً متوجه شده است که برخی از احتمالات ناپدید شده و در اطراف خانه پیچ خورده است. غیرممکن است که او همسر او باشد، و شاید او همسر او نبوده است، و فقط یک نفر دیگر می تواند وجود داشته باشد - کندال، پرستار بچه. او تصمیم گرفت این دزد کوچک را با قرار دادن دوربین های پرستار بچه در اطراف خانه دستگیر کند. کندال زنگ زد، طبق معمول سر وقت حاضر شد، اما نمی دانست که مخفیانه تماشا می کند. وقتی جی بی برمی گردد، کندال برای رفتن عجله دارد، اما جی بی می داند که چه چیزی واقعاً خوب است. او باید جیب های او را خالی کند، و چه می دانی، آیا او سعی دارد مقادیر زیادی پول نقد را از خانه خارج کند. به جای اینکه خیلی داغ شود و به او شلیک کند، جی بی تصمیم می گیرد با یک راز کوچک به او اجازه ورود بدهد. معلوم می شود دلیلی برای دزدی او وجود ندارد زیرا راه های دیگری برای کسب درآمد وجود دارد. مثل انجام تمام کارهایی که همسرش برای او انجام نمی دهد. کندال تعجب می کند که چه چیزی می تواند باشد، اما وقتی آلت تناسلی او را سکس در بازی می بیند، می فهمد. کندال چهار دست و پا شد و شروع به مکیدن کرد تا اینکه جی بی اجازه داد چرک بزند.