چاد اخیراً متوجه شده است که شانس خود با خانم ها کمی کمتر شده است، بنابراین او برای سرگرمی سریع به برخی از آنها روی آورده است. او به اسباب بازی های سکسی طور تصادفی با جینا روبرو شد که تبلیغاتش واقعاً با او صحبت می کرد، بنابراین او را به یک شام با نور شمع دعوت کرد. او سعی می کند بیشتر در مورد او بیابد، مانند نحوه ورود او به بازی، اما او کمی حواسش پرت به نظر می رسد. پس از اینکه او به چاد می گوید که چگونه عاشق تعلیق است، تمرکز جناس دوباره از او دور می شود. تنها چیزی که او می توانست به آن نگاه کند شمع ها بود. او مجذوب آتش است، اما اعتراف می کند که هنوز هیچ کار دیوانه کننده ای در مورد آن انجام نداده است، اما او قطعاً می خواهد. جینا از این واقعیت غافل بود که چاد آنقدر کج است، حتی شروع به نزدیک کردن انگشتش به شعله کرد. سپس از انگشت او برای خاموش کردن شعله استفاده کرد و پرسید که آیا جینا ممکن است این احساس را در بدنش دوست داشته باشد. بگذارید موم شروع شود! چاد دو شمع عاج دوست داشتنی روشن کرد و شروع به چکیدن موم از سینه های جناس تا بیدمشک تنگش کرد.