استیسی لین سبزه زیبا مانند یک حرفه ای سوار بر دیک بزرگ سکس عشق بازی می شود
.
استیسی لین سبزه زیبا مانند یک حرفه ای سوار بر دیک بزرگ سکس عشق بازی می شود
استیسی یک نوجوان بسیار سرکش است. نامادری او دیگر نمی توانست او را اداره کند، بنابراین او را نزد عموی مبشر خود آیک فرستادند تا او را صاف کند. این به او حق می دهد که روی کارهای خسته کننده کار کند و استیسی کمتر از آن خوشحال است. عمو آیک فکر میکند سکس عشق بازی که دستهای بیکار زمین بازی شیاطین هستند، بنابراین مشغول نگه داشتن استیسی کلید تحول او خواهد بود. یک روز بعد از کلیسا، او دیگر نمی توانست آن را بخورد. او به عمویش می چرخد و از آنجا در راهرو پایین می آید و همزمان به آیک می گوید. عمو آکی استیسی بعد از اینکه او را نفرین می کند، نشان می دهد که واقعاً چگونه باید با زنان مانند او رفتار کرد. او بلافاصله کمربند خود را برمی دارد و آن را دور گردنش محکم می کند و باعث می شود که احساس کند واقعاً هیجان زده است. او را به داخل اتاق نشیمن می کشاند و به رابطه جنسی با خرگوشه نوجوان بدجنس خود ادامه می دهد. او فکر نمی کند که او را تغییر دهد، اما مرد مسیحی بودن، ایمان را رها نمی کند. به دنبال آن یک ضرب و شتم شدید طولانی دنبال می شود و با یک بار زیاد جیز پایان می یابد که در سراسر آن بی احترامی است.