پلیس عموی فاسد منحنی از خواهرزاده شورشی خود سکس مقعدی می خواهد. صحنه به بروک لانا شاراپووا 18 ساله باز می شود. جلوی در ورودی خانه بایستید. او یک چمدان دستی همراه خود دارد و به نظر آزرده می شود. نفس عمیقی می کشی و زنگ در را فشار می دهی و لحظه ای بعد دنی مارکوس لندن در را باز می کند. دنی - برادر ناتنی پدر بروک - لبخند می زند و بدون شرم به بروک نگاه می کند. ابرویی فریاد می زند و براک وارد خانه می شود. دنی تکان خوردن او را تماشا می‌کند، به آدرس داخل خانه بریده می‌شود و درباره دلیل حضور بروک صحبت می‌کند: او یک نوجوان سرکش است و والدینش او را فرستاده‌اند تا در تابستان با دنی آکوبه زندگی کند زیرا فکر می‌کنند دنی شلاق خواهد سکس بازی خورد. او در فرم بسیار خوبی است، اما دین من آن رشته ای نیست که بروک فکر می کرد باشد. در عوض، به او بگویید وقتی با او زندگی می کنید، می تواند هر کاری که می خواهد انجام دهد. در ابتدا، براک فکر کرد که یک روح قبیله ای پیدا کرده است، اما پس از آن حال و هوای شومی بر دنی ظاهر شد.