الکسیس مونرو و آدریا بازی های سکسک ری در حال لذت بردن روی مبل هستند
.
الکسیس مونرو و آدریا بازی های سکسک ری در حال لذت بردن روی مبل هستند
"صحنه باز است زیرا کارلا الکسیس مونرو بی سر و صدا در انتظار ورود خواهرزاده عزیزش استفانی آدریا ری است. استفانی خواهد آمد تا در مورد چیز مهمی صحبت کند و کارلا همیشه از دیدن او خوشحال می شود... تنها چیزی که می خواهد این است که به استفانی نزدیک شود... وقتی استفانی از راه می رسد غمگین است. کارلا او را مینشیند و او را تشویق میکند که حرفش را باز کند، اگرچه استفانی خیلی بیمیل است. کم کم، وقتی کارلا شانه هایش را بالا می اندازد، استفانی حرفش را باز می کند و فاش می کند که یکی از اعضای خانواده اش را دوست دارد... او می داند که بازی های سکسک نباید اما نمی تواند به او کمک کند! خیلی به هم ریخته است! قلب کارلا به تپش افتاد. آیا این لحظه ای است که او منتظرش بوده است؟ آیا سرانجام استفانی می تواند اعتراف کند که عاشق او شده است؟ اگرچه او تمام تلاش خود را می کند تا آن را پنهان کند. اگر کارلا بخواهد با استفانی نازنین فرصتی پیدا کند، باید یک قلاب بازی کند. او بدون این که بگذرد، استفانی را تشویق کرد تا به مادرش بگوید که؛"