توضیحات: اسکات نیلز، مشاور املاک و مستغلات، از خانهای که میخواهد به خریداران بالقوه پیشنهاد دهد، بازدید میکند، اما در عوض یک نقطه هیجانانگیز به شکل اوفلیا رایان پیدا میکند تا آن را اشغال کند! افلیای سرکش از رفتن امتناع می ورزد و اسکات و روش های فرسوده اش را مسخره می کند و در برابر قوانینی که کورکورانه از آن پیروی می کند می خندد. هنگامی که افلیا حلقه ازدواج اسکات را کشف می کند و مشکوک می شود که زندگی جنسی او در بهترین حالت چیزی بیش از یک تند تند نیست، او را جرأت می کند تا برای یک بار هم که شده زندگی خود را در یک جناح وحشی زندگی کند، و او را وادار می کند که در ازای ترک او آنچه را که می خواهد به او بدهد: به شدت بازی با پستان خشونت آمیز. رابطه ی جنسی. !