توضیحات: آلیا همسر کوچولوی دوست داشتنی چند دقیقه ای امیدوار بود تا قبل از احوالپرسی با خواستگارش برود. هیجان سکس در بازی ها زده بود که به شوهرش پیشنهاد یک عمر بدهد، او خیلی عصبی بود که سعی کند خروس سیاه و بزرگ لویی را داخل بیدمشک کوچکش ببرد، اما پس از چندین بار تلاش، او توپ هایی را در اعماق درونش فرو کرد.