"صبح روز بعد، خواهر مونا ویلز و خواهر ماری-سیرین سیرن از خداوند برای بخشش دعا می بازی سکسک کنند که مادر جوآن ماگدالین سنت مایکلز وارد اتاق می شود. او کاملاً متقاعد نشده است که خواهر مونا در حال بهبودی است، اما او آماده است تا آنها را امتحان کند. در همین حال، به نظر نمی رسد که وضعیت سلامتی رئیس مادر نینا هارتلی در حال بهبود باشد، که فشار زیادی بر خواهر شارلوت استوکلی وارد می کند. اگر او مربی خود را از دست بدهد، مجبور است مانند گذشته در خفا زندگی کند. تینا کینا جیمز به ترس او پی می برد و به او اطمینان می دهد که در صورت مرگ مادر، در کنار او خواهد ایستاد و به خواهر شارلوت تسکین موقت می دهد. تینا اعتراف دیگری داشت، اما او عاشق خواهر شارلوت است. او لبخند می زند و به خواهرش توضیح می دهد که فکر می کند شهوت عشق است. خوشبختانه برای او، این احساس متقابل است. خواهران قبل از اینکه در زیر نور لطیف شمع به فتیشیسم بپردازند، با اشتیاق می بوسند. تینا، شاگرد جوان؛"