مایا روز سختی دارد. او به تازگی از دوست پسرش جدا شد و در یک دقیقه داغ به جهنم نشد. او با یکی از بهترین دوستان سابقش، دیلن، تماس می گیرد تا به دنبال آرامش باشد. مایا از تراژدیهایش به او میگوید و حتی وسواس همسر سابقش را در مورد پورنهای صورت برمیانگیزد، که او نمیتوانست تحمل کند. او احساس آن را دوست دارد اما از طعم و بوی آن متنفر است. او ترجیح می دهد در گربه اش خیس شود. او این را سکس بازی با چوچول در روز تولدش که امروز بود سفارش داد اما هنوز روی صورتش شکسته است. چه شکست خورده ای دیلن دیگر نمی خواست مایا را در روز تولدش غمگین ببیند، بنابراین به نانوایی زنگ زد تا برای او یک خامه بیاورد. او بسیار بی گناه بود، بنابراین مایا تصمیم گرفت به او نشان دهد که واقعاً منظورش از گرفتن یک سبزه چیست. مایا مکید و سپس آلت تناسلی باکرهاش را سوار کرد، تا زمانی که بوی چسبناک را حس کرد متوقف نشد.