توضیحات: درست زمانی بازی های سکسب که پدر مایا فکر کرد که او برای بیرون آوردن یکی از آنها وقت تنهایی دارد، بدبختی او وارد شد. حالا او به قرار گذاشتن با دوستش تا بعداً روی آورده است و به پدرش کمک می کند زیرا او دخترهای هم سن و سال او را دوست دارد و او خروس بزرگتر می خواهد. برای اینکه پدر مغرور شما را راضی کند، او مطمئن می شود که آن خروس را آنقدر خوب می مکد و می فرستد که دختر خوبش را با یک بیدمشک داغ پر از تقدیر خوشحال می کند.